به نوشته خراسان یکی از شخصیتهای جذاب سریال مستوران، کاراکتر «طلا» با بازی رابعه اسکویی است. این بازیگر به واسطه این نقش، برای اولینبار نقشی منفی را تجربه کرده و تجربه پرچالشی را پشت سر گذاشته است. گفت و گو با اسکویی در این باره را بخوانید:
بازی در نقش طلا در سریال مستوران
*چه شد که بازی در نقش «طلا» را پذیرفتید؟
این نقش توسط آقای سیدحاتمی که هفت قسمت اول سریال را کارگردانی کردند، به من پیشنهاد شد. طی صحبتهای متمادی و خواندن متن به این نتیجه رسیدم که حتما آن را بازی کنم چون ایفای نقش منفی برای من به عنوان یک بازیگر که همیشه طنز کار کرده چالش است، به همین دلیل آن را پذیرفتم. چون شخصیت، خیلی از خودم فاصله داشت، به کمک آقای سیدجمال سیدحاتمی برای نزدیک شدن به او بسیار تلاش کردیم. ایفای این نقش انرژی بسیاری زیادی را از من میگرفت. بعد از هر پلان تمام رگهای سرم میزد، چون این شخصیت نگاههای خاص، گویش خاص و انرژی عجیب و غریبی داشت. برای هر بازیگری جذاب است چیزی را که از خودش فاصله داشته باشد، بازی کند و خدا را شکر فکر میکنم نتیجهاش هم خوب بوده است.
*گریم و لباس خاص و متفاوتی هم دارید. گریم شما چقدر زمان میبرد؟
گریم من یک ساعت و نیم زمان میبرد و حدود یک ساعت هم پوشیدن لباس طول میکشید. لباس به دلیل فلزات و چیزهایی که داشت سنگین بود. چند لایه لباس میپوشیدم و خیلی اذیت شدم اما اذیت شیرینی بود. واقعا ژاله زکیزاده طراح لباس، زحمت بسیار زیادی کشیدند و احسان روناسی به عنوان گریمور خیلی تلاش کردند. همراه با کارگردان، ما سه نفر تلاش بسیار زیادی داشتیم که «طلا»، «طلا» شود و خدا را شکر راضی هستم.
*از آن جایی که این شخصیت نمونه واقعی ندارد، چطور به این شخصیت به عنوان یک جادوگر نزدیک شدید؟
مابه ازای «طلا» را نداریم. اصلا در سینما و تلویزیون چنین نقشی نداشتیم و به وجود آوردن آن بسیار کار سختی بود. همان طور که گفتم برای هر پلان واقعا انرژیام از بین میرفت، یعنی مدتی مینشستیم، کمی حالم بهتر میشد و پلان بعدی را میگرفتیم. با این که شیره جانم کشیده شد اما شیرین بود. البته «طلا» جادوگر نیست و ساحره است. ساحره سطح بالاتری از جادوگر دارد چون سِحر میکند اما جادوگر، جادو میکند.
*یعنی پیش نیامد که کارگردان یا نویسندگان سریال نمونهای را به شما نشان بدهند؟
نه اصلا و ابدا، همه زاییده ذهن خودم بود. «طلا» خودش، خودش را به وجود آورد، یعنی در ذهن من به عنوان یک کاراکتر شکل گرفت، در ذهن گریمور، طراح لباس و کارگردان هم شکل گرفت. به همین دلیل میگویم شخصیتی بود که خودش خودش را به وجود آورد. هیچ مابهازایی نداشتیم که بگویم من به عنوان بازیگر میتوانم از آن برای شکلگیری «طلا» کمک بگیرم. واقعا این طور نبود و حاصل تلاش همه بود.
رابعه اسکویی؛ از نقش های کمدی تا طلا
*شما نزد مردم بیشتر با نقشهای کمدی شناخته میشوید، باز هم اگر پیشنهاد چنین نقشی را داشته باشید، میپذیرید؟
بله حتما میپذیرم چون من، منظورم گروه است که کاراکتری را خلق کردیم. باید چیزی تقریبا شبیه «طلا» باشد تا انتخاب کنم، دیگر نمیتوانم شخصیتهای معمولی جدی و منفی را بازی کنم، باید برای من کاراکتر خاصی باشد. «طلا» خیلی شخصیت پیچیده، قوی و عجیب و غریبی بود، حالا قصه که جلوتر برود بیشتر متوجه میشوید.
*در فصل دوم «مستوران» هم حضور دارید؟
بله هستم اما با یک شخصیت دیگر عجیب و غریب که آن هم خیلی جذاب است.
*یعنی دیگر کاراکتر «طلا» نیست؟
همین «طلا» است، اما یک شکل دیگر و آن هم خیلی سخت است.
*قصه «مستوران ۲» متفاوت است یا ارتباطی به فصل اول دارد؟
فقط میتوانم بگویم که مربوط به ۲۰ سال بعد است.
*در این سالها بیشتر در آثار کمدی بازی کردید، خودتان هم به این ژانر علاقه مند بودید یا پیشنهادها این طور بود؟
چون مردم غمگیناند، همه سعیام این است که اگر سر سوزنی میتوانم مردمم را بخندانم، آنها را بخندانم. ترجیحم این است که طنز کار کنم و مردمم را شاد کنم.
*و فارغ از این شرایط، به عنوان یک بازیگر چطور؟
کلا همه بازیگران دوست دارند در همه ژانرها بازی کنند چون زیاد کمدی کار کردم، این ژانر برای من خیلی راحت است اما به عنوان یک بازیگر دلم میخواهد ژانرهای دیگری هم کار کنم و میبینید که نقش منفی هم بازی کردم.
تاثیر مهران مدیری بر بازیگری اسکویی
*شما با سریال «پلاک ۱۴» ساخته آقای مهران مدیری و نقش «شبنم» نزد مخاطب تلویزیون شناخته شدید، آقای مدیری را تا چه اندازه در ادامه مسیرتان تاثیرگذار میدانید؟
زیاد. آقای مدیری بسیار در روند شکلگیری رابعه اسکویی تاثیر داشته چون مردم هنوز هم من را با «شبنمِ» «پلاک ۱۴» میشناسند. من اذعان میکنم که همهاش متعلق به مهران مدیری بوده، یعنی انتخاب ایشان بوده که من توانستم در این کاراکتر دیده شوم البته دست من را هم برای هر کاری خیلی باز میگذاشتند. همیشه همه جا گفتم من را در تلویزیون با «پلاک ۱۴» مهران مدیری میشناسند.
ثبت دیدگاه